الیاف ماده اولیه نساجی
الیاف
ماده اولیه صنعت نساجی است. خصوصیات اصلی یک لیف عبارت است از نسبت فوق
العاده زیاد طول به قطر آن، استحکام، لطافت، الاستیسیته، جذب رنگ و قابلیت
ریسندگی؛ که باعث سهولت تاب دادن الیاف و در نتیجه باعث افزایش قدرت نخ می
شود.از مشخصههای مهم یک لیف؛ طول (متوسط طول، توزیع طولی) ، سطح مقطع
(مساحت کل، یکنواختی و شکل) ، تجعد (تعداد و دامنه تجعد) ، فنریت و مشخصات
سطحی میباشد. همچنین یک لیف باید دارای خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی
مطلوبی باشد. از خواص فیزیکی می توان به رنگ، جلا، وزن مخصوص، حرارت ویژه،
هدایت الکتریکی وگرمایی، نقطه نرم شدن، دمای شیشهای و از خواص مکانیکی به
استحکام، ازدیاد طول، مدول، الاستیسیته و بازگشت پذیری اشاره کرد. همچنین
خواصی از قبیل رطوبت بازیافتی،تورم، عکسالعمل در برابر حلالها، تغییر
شیمیایی در اثر حرارت، مقاومت در برابر عوامل جوی(اکسیژن، نور، حرارت،
میکروارگانیزمها)، مقاومت شیمیایی به اسید، قلیا، عوامل اکسیدکننده و رنگ
پذیری نیز دارای اهمیت میباشد.
با توجه به
کاربرد متنوع کالاهای نساجی، از پوشاک تا مصارف صنعتی، لزوم استفاده از
الیاف با خصوصیات مختلف و روشهای متفاوت وجود دارد. روشهای مختلفی برای
طبقهبندی ویژگیهای مرتبط با خصوصیات الیاف،روشهای تولید و استفاده نهایی
از آنها وجود دارد. هر چند که، طول و ظرافت دو پارامتر مهم از خصوصیات
الیاف می باشند که پتانسیل کاربردی و فرآیندپذیری الیاف را تعیین میکنند.
براساس طول الیاف و فرآیندپذیری در سیستم ریسندگی، الیاف به دو دسته
الیاف استیپل کوتاه و الیاف استیپل بلند طبقهبندی میشوند. معمولاً، در
حدود 58% از الیاف تولیدی در جهان در سیستم الیاف استیپل کوتاه و در حدود
7% در سیستم استیپل بلند ریسندگی میشوند. فرآیندپذیری الیاف در هر کدام
از سیستمهای استیپل کوتاه و بلند، کاربرد ویژهای را تعیین میکنند. در
حالت کلی، الیاف ظریف و کوتاه، برای کاربرد در پارچه بیشتر ترجیح داده
میشوند، در حالیکه الیاف با طول بلندتر، معمولاً برای قالی، طناب و ریسمان
استفاده میشوند. طول الیاف سلولزی طبیعی، اصولاً براساس طول سلول واحد
آنها و طول لیفی که سلولهای واحد آن توسط مواد صمغی مانند لیگنین به همدیگر
متصل شدهاند، تعیین میگردد
اصولاً طبقه بندی الیاف در برگیرنده کلیه
الیاف طبیعی و مصنوعی ،کار بسیار مشکل و شاید هم غیرعملی است. برای
طبقهبندی الیاف بر حسب منشأ تولید، خانواده، ساختمان
شیمیایی،خواصومصرفآنها توسط متخصصین مختلف، پیشنهادات گوناگونی شده است.
الیاف نساجی به دو طبقه اصلی الیاف طبیعی و الیاف مصنوعی تقسیم میشوند، که
هر یک از این دو طبقه، خود شامل گروههای فرعی دیگری میباشند. الیاف
طبیعی مانند پشم و پنبه، الیافی هستند که به طور طبیعی تولید میشوند.
الیاف مصنوعی، به الیافی اطلاق میشود که به خودی خود وجود ندارند و با
استفاده از مواد خام اولیه و یا سایر مواد شیمیایی و با به کاربردن روشهای
صنعتی تهیه میگردند. منشأ الیاف سلولزی، گیاهان موجود درطبیعت هستند که
منابعی بی پایان بوده که تنها بخش کوچکی از این منابع قابلیت استخراج الیاف
با خصوصیات مناسب صنعت نساجی را دارند
بر اساس منشأ، الیاف طبیعی به سه گروه فرعی تقسیم میشوند: الیاف معدنی، الیاف گیاهی و الیاف حیوانی.
الیاف
معدنی: مصرف این نوع الیاف در صنعت نساجی محدود است و آسبست که در اصطلاح
عامیانه، پنبه کوهی یا پنبه نسوز نامیده میشود، نمونهای از این الیاف
میباشد.
الیاف گیاهی :الیاف گیاهی از چوب و برخی مواد کشاورزی، که
موادی قابل تجدید حیات هستند تولید میشوند و دارای پتانسیل ایجاد محصولات
جدید و جایگزینی مواد سوختنی هیدروکربنی مضر برای محیط زیست میباشند الیاف
گیاهی شامل مهمترین الیاف نساجی ، یعنی پنبه و سایر الیاف مانند کتان،
شاهدانه و جوت است . این الیاف از طریق کشت تهیه میشوند و پایه سلولزی
(ماده سازنده گیاهان) دارندالیاف گیاهی به گروههای فرعی زیر تقسیم
میشوند:
1) الیاف دانهای، مانند پنبه
2)الیاف ساقهای، مانند کتان، جوت، شاهدانه
3)الیاف برگی، مانند سیسال، مانیلا
4)الیاف میوهای، مانند نارگیل
الیاف
حیوانی: الیاف حیوانی مانند ابریشم،که توسط کرم ابریشم تولید میشود،
همچنین پشم و سایر الیاف شبیه مو، مانند کشمیر، آلپاکا و غیره را نیز در بر
میگیرد. این الیاف، پایه پروتئینی دارند که ترکیب پیچیدهای است و قسمت
عمده ساختمان بدن جانداران را تشکیل میدهد. این الیاف به گروههای فرعی
زیر تقسیم میشوند.
1) پشم
2) ابریشم
3) مو، مانند موی بز، خرگوش، شتر، اسب
الیاف
سلولزی طبیعی تک سلولزی، پنبه و کاپوک، نسبتاً دارای طولهای کوتاه و در
فرآیند سیستم استیپل کوتاه عمل شده، در حالیکه الیاف چند سلولی مانند کتان و
چتایی، طولی بیش از 20سانتیمتر دارند و مناسب فرآیندهای سیستم استیپل بلند
میباشند. هر چند که کتان و دیگر الیاف بلند، از نظر صنعتی برای سیستم
استیپل، طول بلندتری دارند، اما تلاشهای موفقیت آمیزی برای بدست آوردن
الیاف کتان با طول کوتاه، مناسب مخلوط کردن با الیاف پنبه و پروسههای
سیستم الیاف استیپل کوتاه، صورت گرفته است. از طرفی برگهای نارگیل و ذرت،
چند سلولی بوده و در نساجی مناسب پروسههای الیاف طبیعی بلند میباشند
الیاف مصنوعی میتوانند بر حسب ماده تشکیل دهنده الیاف، به دو گروه فرعی
متمایز از یکدیگر یعنی، الیاف بازیافته و الیاف سنتتیک تقسیم شوند:
الیاف
بازیافته الیافی هستند که ماده تشکیل دهنده آنها، قبلاً در طبیعت موجود
بوده است و الیاف سنتتیک از مواد شیمیایی تهیه میشوند که دارای ساختمان
لیفی نیستند و از طریق سنتز مواد اولیه و یا اجرای پروسسهای شیمیایی لازم،
ساختمان لیفی به آنها داده میشود و طبیعت درساختن آنها و یا در قسمتی از
فرآیند تهیه آنها، نقشی ندارد و کلاً سنتتیک هستند. گروههای فرعی الیاف
سنتتیک را به صورت زیر میتوان بیان کرد
- پلیآمید، نظیر نایلون
- پلیاسترها، نظیر تریلین، داکرون
- مشتقات پلیوینیل، نظیر پلیوینیل الکل، کلراید
- پلیاولفین ها، مانند پلیپروپیلن، پلیاتیلن
- پلیاورتانها
الیاف
طبیعی نسبت به مواد سنتتیک، دارای مزیتهایی از قبیل معایب محیط زیستی و
سمی کردن محیط زیست کمتر و قابلیت تجزیه شدن بیولوژیکی میباشند. اما مشکل
اساسی الیاف گیاهی نسبت به الیاف سنتتیک، فقدان یکنواختی مواد است. الیاف
سنتتیک میتوانند در یک روش خاص تولید شوند و الیاف تولیدی، دارای کیفیت
یکنواخت و ثابت میباشد، در حالیکه الیاف گیاهی، زمانیکه تولید میشوند،
شرایط رشد، تأثیر به سزایی بر نتایج و خصوصیات آنها دارد. تفاوتهای ایجاد
شده به دلیل متفاوت بودن مناطق کشت، نوع خاک، آب و هوا و کشاورز میباشد.
عملیات رتینگ(جداسازی الیاف از قسمتهای چوبی ساقه و صمغهای گیاهی)، بر رنگ
لیف، جداسازی دسته الیاف، مواد متشکله و استحکام لیف اثر میگذارد. کیفیت
لیف به شرایط زراعی، رشد و مکان لیف در گیاه نیز بستگی دارد. الیاف طبیعی
گیاهی درصد تغییرات بالایی را نشان میدهند.
سلام عزیز وبلاک جالبی دارد.لینکتون کردم.موفق باشید.